۱۴۰۱ آذر ۲۱, دوشنبه

حال و روز این روزهای ما خوب نیست

الان که دارم این مطلب را می نویسم در یکی از کشورهای امن دنیا نشستم (حداقل تا الان اینطور به نظر می رسد) و خبرهای سرزمین مادری را می شونم. صبح وقتی که گوشیم را روشن کردم و طبق معمول نگاهی کردم شبکه های اجتماعی که ببینم چه خبر هستم با این خبر رو به رو شدم :



طرفداران حکومت اینطور که میگن این بنده خدا قاتل دو تا بسیجی بوده ( چی بگم والا انقدر راست و دروغ گفتند که آدم قدرت تشخیص راست را از دروغ را از دست داده) به فرض هم که بوده! کشتن انسان و گرفتن جان انسان به هر جرمی امری نیست که بتوان آن را تایید کرد.

وقتی که به این خبرها از ایران این روزها فکر می کنم ناراحتی و بغضی که در گلو دارم را نمی توانم پنهان کنم. باید دید که چه بر سر این مملکت آمده است که اینگونه اخبار شده است روزمره ما. به جای اینکه فکر این باشیم که دست افتاده ای را بگیریم هر روز مردم را دچار دردسر و غمی جدید می کنیم.

هر انسانی در زندگی اهدافی دارد، راهی دارد، روشی دارد، مشکلاتی دارد که برای آن ها در طول روز تلاش می کند. سالها پیش که ایران را ترک کردم فکر می کردم که اگر بروم جای دیگر مشکلاتم حل می شود. اگر تلاش کنم و تحصیل کنم به پول و ثروت می رسم و می توانم زندگی خوبی برای خود درست کنم. صادق بخواهم باشم به خیلی چیزها رسیدم ولی گویا روزگار درس دیگری هم داشت برای آموختن به من و آن اینکه اگر تنهایی پیشرفت کنی صرفا مثل یک سوزن از یک سطح بالا می زنی و بالا می روی و حالا تنها هستی. حالا جدا از غم تنهایی به این هم باید فکر کنم که مردمانی که ما به یک زبان صحبت می کنیم دچار مشکل هستند و چاره ای هم از دست من تنها ساخته نیست.

این روزها تلاش می کنم تا اطلاعاتم را هر چند اندک با دیگر فارسی زبانان به اشتراک بگذارم تا شاید به قول یک دوستی اندکی از حس عذاب وجدان اجتماعی خودمان کم کنیم.

در این مدت خیلی ها را از دست دادیم از مسها امینی عزیز شروع شد و بعد نیکا، سارینا و خیلی عزیزان دیگر را. اما در این میان مرگ مهسا، اعدام محسن شکاری و امروز هم اعدام در ملا عام مجیدرضا رهنورد حالم را بیشتر از دیگر عزیزان منقلب کرد. 

صبح بیدار شدم که به کارهام برسم ولی خب کار من تحقیقاتی هست و باید فکرت راحت و آزاد باشد و امروز عجیب روزی هست برای من. 

امروز صرفا درد دارم و حال روحی من هم مثل همه شما عزیزان خوب نیست!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر